چرنديات ذهن من

ساخت وبلاگ
بالاخره یه موج کرونا تو کارنامه سلامتی این بنده حقیر هم ثبت شد و اومیکرون کمی سخت تا حدی نفسگیر اومد و گذشت و تموم شد از این به بعد  : بیشتر الکل بزنیم ، بیشتر ماسک بزنیم، بیشتر فاصله بگیریم... هر وقت هم کرونا زیاد شد سر کار نیایم چون قطعا و حتما پیک بعدی در راهه موندم اگه 3 دوز واکسن نزده بودم الان سینه قبرستون خوابیده بودم یا کلا سر کاریم و اونا همچین تاثیری ندارن ! باشد که همگان ایمان بیاوریم مراقب سلامتی تون باشین علی برکت الله .... چرنديات ذهن من...
ما را در سایت چرنديات ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsarasaiee4 بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 24 خرداد 1401 ساعت: 4:15

مدتها دنبال همچین موقعیتی بودم و اتفاق نیفتاد بیشتر مطمین نبودم تهش خوب میشه یا نه و واسه همین انجامش نمیدادم همین حالاشم مطمین نیستم که چی میشه کسی چه میدونه شاید بشه شروع یه جریان قشنگ جدید. شایدم نتیجه ش چند روز اعصاب خوردی باشه هر چی که هست از چند جهت جدیده  من برم و با خبرای آخر ماجرا برگردم چرنديات ذهن من...
ما را در سایت چرنديات ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsarasaiee4 بازدید : 121 تاريخ : سه شنبه 24 خرداد 1401 ساعت: 4:15

خیلی برام مهم بود که 5 فروردین امسال رو یه جور متفاوتی بگذرونم اصلا 5 فروردین واسم شده یه تاریخ خاص . یه تاریخ مثل تولد، مثل عید، مثل روزی که توقع داری حتما یه مورد هیجان انگیزی پیش بیاد یا دوروبرت رو با آدمهای دلخواهت پر کنی5 فروردین پارسال که از دستم در رفت و فکر کنم سیل می بارید و منم برنامه ای نداشتم امسالم خیلی اتفاق افتاد که باعث شن بیخیال بشم و کنج خونه بشینمولی آخرش گفتم نه، مرغ فقط یه پا داره گور بابای هر چی مانع ساختگی و بیخوده آخرش اون موقعی حالت خوب میشه که کاری رو انجام بدی که دلت می خواسته با همه اینا، 5 فروردین قشنگی رو گذروندمنه به هیجان انگیزی اولین دفعه که از ذوق جیغ بکشم و از خوشحالی بالا و پایین بپرم اما در حد خودش جدا" قابل قبول بود اونقدر خوب که 2 ساعت بی وقفه به عرق بیدمشک و فالوده یزدی دزدی خندیدم  و انقد انرژی داشتم که ساعت ها تو خیابون های این شهر قدم بزنم و تو سرمای آخر شبش بالای پشت بوم بمونم و حاضر نشم برگردم اتاقم آرزو میکردم روزها کش بیاد تا حالا حالاها برنگردم به زندگی عادی و کار و اتاق همیشگیم ولی قانون زندگی تکراره کم پیش میاد جریت کنیم این تکرار و بهم بزنیم و اون شکل روال که بهش میگن "زندگی"، زندگی نکنیمدوستای خوبی پیدا کردم نزاشتن حس کنم چقدر دیوونه م که با این شرایط اومدم مسافرت برام مهم بود به خودم ثابت کنم وابسته کسی نیستم و بهانه های عجیب غریب بقیه نمیتونه برنامه م رو بهم بزنهشروع خوبی واسه تغییرات بود حالا که بحران تموم شده، دیگه هیچ بهونه ای واسه صبر کردن ندارمبریم ببینم "قرن جدید" قراره ما رو کجای سرنوشت بزاره ..پ.ن: 5 فروردین سالگرد تاریخ کات و این حرفا نیست بخدا این نگرش های دوست پسر دوست دخترانه رو در مورد این پستم  بزار چرنديات ذهن من...
ما را در سایت چرنديات ذهن من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsarasaiee4 بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 24 خرداد 1401 ساعت: 4:15